فصل مدارس در نیمه دوم سال معضل همیشگی کلان شهرها ترافیک سنگین دو چندان می شود که اثرات مخرب اجتماعی و سلامتی جسمی و اعصاب و روان ایجاد می کند که با ورود خودروهای نو به سطح شهرها و عدم خروج خودروهای فرسوده این معضل را روز به روز بیشتر و بیشتر میکند. و وای به آن روزی که بارانی نم نم ببارد و یا مناسبت و تعطیلی باشد که نگو ....
کیه که از معضلات ترافیکی و رفتارهای اجتماعی ترافیکی نالان نباشد و همه ما تجربه ناراحت کننده از رفتار و فرهنگ رانندگی افراد نداشته باشیم آیا وقت آن نرسیده فرهنگ و رفتار اجتماعی رانندگی خود را مرور کنیم و به حقوق هم در رانندگی احترام بگذاریم .
قطعا براتون اتفاق افتاده که بعد از مدت طولانی در ترافیک ماندن یک دفعه دوستی سر کوچه ای که شما می خواهید بپیچید توقف کرده و مسافری سوار یا پیاده کرده واکنش شما چی بوده !؟ اگر بوقی نزدید و صبوری کردید قطعا عصبی شدید و ته دل چیزی گفتید و متاسف شدید و یا در ترافیک در مسیری مشخصی با تغییر لاین خودروهای دیگر ترافیک دو چندان شده ؟! و یا راننده خودروی جلوی چنان غرق گوشی موبایل خود هست که فراموش می کند حرکت کند و شما مجبور هستید بوق بزنید و استفاده از موبایل باعث کند شدن ترافیک شده است. آیا مسئولیت این رفتارهای اجتماعی خود ما نیستیم ! کسی باید به ما آموزش دهد
وقتی در یک ترافیک سنگین گیر افتادیم همه یک هدف و یک مسیر مشخص نداریم که هر چه سریعتر به مقصد برسیم ؟!
آیا زندگی شهری با این معضلات و استرسها نباید در معضل به این بزرگی راه حلی بیندیشم و فرهنگ سازی کنیم !
چطور است که وقتی حرف از فرهنگ و ادب می شود خودمان را ایرانی با فرهنگ اصیل ایرانی می دانیم و وقتی سفری به همین کشورهای اطراف کشورمان می کنیم همه مملکت خود را نقد می کنیم و خودمان را نه !!
خیلی راحت پنجره ماشین را پایین می کشیم و با اینکه پشت ماشین میلیاردی ( به لطف تورم ها ) نشستیم و ژستی گرفته ایم و احساس برتری می کنیم آشغال خود را به بیرون پرت می کنیم این هم معضل مملکت است !
بیایم بیلبورد بزنیم دوست عزیز از ماشین خود اشغال پرت نکنید
البته که وظیف دولت آموزش فرهنگ رانندگی هست و نقش بسیار مهمی دارد . در سال 1376 حدود 26 سال پیش قانون استفاده اجباری از کمربند و کلاه ایمنی تصویب گردید و الان وقتی سوار خودرو خود می شویم اول کمربند ایمنی را می بندیم. رفتار و واکنش های ما انسانها نشان می دهد که فقط با قانونی کردن رفتارها مجبور به رعایت می شویم . بسیار از کشورهای قانون مدار و توسعه یافته مانند سنگاپور و کانادا و ... برای ریختن آشغال در خیابان و حتی انداختن آب دهان جریمه های سنگین وضع کرده اند .
آیا افراد در این جوامع تحصیلکرده یا متمدن نیستن ! ولی دولت قوانین سختگیرانه وضع کرده است تا از رفتار ناهنجار اجتماعی جلوگیری کند.
بخشی از این معضلات با فرهنگ سازی و مسئولیت اجتماعی قابل آموزش وکنترل هستند و بعضی با اعمال جریمه و سختگیری های دولتی ؛ بخشی از این فرهنگ سازی و مسئولیت اجتماعی بر عهده دولت ها و بخشی به عهده شرکت های نوآور و خلاقی مانند #اسنپ و # تپسی هستند که در بخش مارکتینگ مسئولیت اجتماعی تعریف میکنند که می توانند فرهنگ سازی کنند عمده مسئولیت های اجتماعی شرکتها شعار گونه در غالب محیط زیست هست که هیچ اقدامی صورت نگرفته و فقط جنبه شعار دارد و تبلیغاتی .
وقت آن نرسیده حتی برای خودمان مسئولیت اجتماعی تعریف کنیم مثلا من به عنوان اینفلنسر در شبکه اجتماعی مسئولیت اجتماعی دارم که ...
در یکی از سفرهام به خارج از کشور در حال رانندگی بودیم که اشتباها رفتیم در لاین اتوبوسها سریع راننده در لاین کنار که اصالتا برای آن کشور هم نبود شیشه خودرو خود را پایین کشید و تذکر داد بدون اینکه عصبی شود و یا ناسزا بگوید . چه می شود که در کشوری با این حجم مهاجر هر کس مراقب رفتار خود هست و حتی خود را مسئول رفتار و یا اشتباه شخص دیگر هم می بیند . قطعا که نیاز به جامعه شناسی عمیق دارد .
ما هم نیاز داریم برنامه های فرهنگی ترافیکی جدید طراحی کنیم و کارکردهای اموزش در اصلاح و فرهنگ سازی رفتارهای ترافیکی تعریف کنیم . ما نیاز به اصلاحات رفتاری داریم. بیش از 100 سال هست که خودرو از فرنگ به ایران رسیده ولی نسبت به فرنگ رفتار اجتماعی خود را نسبت به استفاده از این وسیله نقیله ارتقاء داده ایم تا زندگی شهری آرام تری داشته باشیم.
نویسنده: سرکار خانم غزل حسنی