آرزویی که در دولت رئیسی درگیر فراز و نشیبهای فراوانی شد اما تقدیر اجازه نداد و شهادتش دوران چهارساله ریاست جمهوری او را ناتمام گذاشت و باعث شد تا سرانجام کار را شاهد نباشیم و حالا باید منتظر روی کار آمدن رئیسجمهور جدید و دیدگاه و برنامههای او درباره سرنوشت صنعت خودرو باشیم .
در دوران سهساله ریاست جمهوری رئیسی بارها ادعای حل بحران مالکیت صنعت خودرو در صدر اخبار کشور قرار گرفت و دو وزیر صمت دولت رئیسی نتوانستند ارکان دولت و حاکمیت را برای اجرایی شدن این آرزوی تاریخی هماهنگ کنند .
افکار عمومی بر این باور بود که بزرگترین تصمیمهای ملی را میشود در حاکمیت یکدست دولت و مجلس پیش برد و این را بهعنوان یک شانس تاریخی برای تعیین تکلیف صنعت خودرو میدانست اما در میانه راه دولت سیزدهم رئیسی، فاطمی امین که مدعی اصلی خصوصیسازی صنعت خودرو بود شغل وزارتش را از دست داد و علیآبادی هم بهاندازه فاطمی امین آتش خصوصیسازیاش تند نبود جز فروش ششدرصدی سهام سایپا به کرمانیها نتوانست قدم مهمی برای تکمیل پازل خصوصیسازی ایرانخودرو بردارد .
آخرین اظهارنظر علیآبادی هم به بحث تکراری اهلیت در صنعت خودرو اشاره داشت که پرداختن به این بحث نشان داد علیآبادی هم دنبال بهانه برای «خصوصی نسازی» صنعت خودروست .
فاطمی امین بهعنوان نزدیکترین وزیر به رئیسجمهور شهید رئیسی بیشترین شانس ممکن برای اجرای فرمان رئیسجمهور را داشت که علیرغم ادعاهای بسیار و انجام مصاحبههای آتشین موفق نشد هیچ گام عملی در راستای فرمان رئیسجمهور بردارد .
فاطمی امین قربانی صنعت مریضی شد که نتوانست درمانش کند و علیآبادی هم مجالی نیافت تا تکلیفش با صنعت خودرو روشن شود.
سرنوشت علیآبادی به انتخاب رئیسجمهور جدید وصل است و قطعاً سرنوشت وزارت صمت بهعنوان بزرگترین وزارتخانه دولت در حوزه اقتصادی برای رئیسجمهور جدید بسیار مهم است. با هر تعریف سیاسی از دولت پیش رو قطعاً صندلی علیآبادی یکی از لرزانترینهای هیئت دولت خواهد بود.
اینکه علیآبادی وزیر دولت بعدی بماند یا نماند قطعاً به این بستگی دارد رئیسجمهور بعدی از دل هیئت دولت فعلی بیرون آید یا خیر؟
درصورتیکه رئیسجمهور بعدی خارج از نفرات دولت رئیسی باشد قطعاً شانس علیآبادی برای حفظ صندلی سمیه بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.
بنابراین در فضای سیاسی مبهم پیش رو نمیتوان هیچ تصوری از آینده صنعت خودرو داشت و اینکه از هماکنون قضاوتی راجع به تصمیم سرنوشتساز خصوصیسازی صنعت خودرو داشته باشیم غیرممکن است .
تجربه سهساله دولت رئیسی نشان داد تا زمانی که وزیری همه ظرفیتها و ابزارهای تصمیم سازی و تصمیمگیری در کل حاکمیت را برای خصوصیسازی صنعت خودرو فراهم نکند و یا نخواهد بکند ، هیچ امیدی به موفقیت این آرزو نیست.
فاطمی امین مخالف خصوصیسازی صنعت خودرو نبود و تلاش بسیاری کرد تا این امر به موفقیت برسد اما او هم مثل اسلافش درگیر حاشیههایی شد که توان و جسارت به پایان رساندن این اصل پایه در سرنوشت خودرو را نداشت اما علیآبادی دنبال کاندیداهای دیگری برای مالکیت صنعت خودرو است درحالیکه کمی دیر وارد این بازی سخت بیستساله شده است .
اعتماد بزرگترین بحران نهایی کردن تصمیم سازی برای سرنوشت صنعتی است که پیشانی اجتماعی توسعه صنعتی همه دنیا در دو قرن اخیر بوده است .
چینیها این مفهوم را بسیار درک کردهاند و همه دنیا امروز مبهوت قدرت و سرعت رشد و نفوذ آنها درصحنه بینالمللی شده اما ما همچنان درگیر مفاهیم پایهای هستیم که مبنای «خصوصی نسازی» صنعت خودرو است.