علیآبادی وارد میدان شد اما علاقهمند نبود با هیاهو وارد میدان خصوصی سازی جاده مخصوص شود بنابراین از پیگیری داستان ایران خودرو گذشت و ترجیح داد تا چراغ خاموش استارت خصوصی سازی سایپا را بزند .
کرمان خودروییها با طمأنینه بینظیری خرید سهام سایپا در بازار را شروع کردند و آمادگی کامل برای انجام معاملات بلوکهای بزرگتر را هم داشتند اما بازی بلوکهای بزرگتر دیگر نیاز به تصمیمات بالادستی داشت دقیقاً همان نقطهای که واگذاری ایران خودرو سالها معطل آن مانده است.
قصه روال آرامی داشت تا اینکه در بهمن 1402 یک دیدار بزرگ و سرنوشتساز اتفاق افتاد. دیدار رهبر انقلاب با دستاوردهای صنعتی و فردایش دیدار با صنعتگران که در آن روز نقطه عطف تاریخی خصوصیسازی صنعت خودرو رقم خورد.
رهبر انقلاب در حاشیه دیدار از دستاوردهای صنعتی رأی به برقراری قانون و تصمیمگیری مجمع ایرانخودرو دادند و در سخنرانی روز بعد به اهمیت واگذاری امور به مردم تأکید کردند. اهمیتی که سال 1403 نیز به این مفهوم نامگذاری شد تا هر چه بیشتر بنبست اداره غلط صنعت خودرو نمایان شود.
از بهمنماه تا زمان شهادت رئیسجمهور پنج ماه سرنوشتساز برای تعیین تکلیف ایرانخودرو گذشت ولی علیآبادی جز چند مصاحبه کوتاه هیچ حرکت عملیاتی انجام نداد تا ناتوانی سیاسی خود را در حل بزرگترین بحران صنعت خودرو در تاریخ ثبت کند. علیآبادی بهواسطه عمر بنگاهداری خود همواره از سیاسیون و بهخصوص پارلمانیها خوف داشت و به همین خاطر همواره از مواجه با حل چالشهای عمیق بهواسطه سطح درگیریها و چالشهای سیاسی آن دوری میجست.
علیآبادی بنا بر شواهد بسیار علاقهای نداشت علیرغم اجازه رهبر انقلاب تکلیف اداره ایرانخودرو را یکسره کند و معمای واگذاری این مسئولیت سرنوشتساز صنعتی در دوران صدارت وی در دولت سیزدهم به سرانجام نرسید. در بین کاندیداهای موجود درصحنه انتخابات ریاست جمهوری تنها گزینهای که از علیآبادی یادکرد زاکانی بود که قطعاً شانس چندانی برای ریاست جمهوری ندارد و بعید است بقیه کاندیداها علاقهمند باشند بزرگترین وزارتخانه بنگاهدار خود را دست غریبهها دهد.
چقدر زود تاریخ از راه میرسد. علیآبادی یک سال و اندی در وزارت صمت ماند و خصوصی سازی صنعت خودرو در دوران او هم بهجایی نرسید.