خودروسازی ایران با توجه به حواشی فراوان و حساسیت بالای شهروندان روی کیفیت و قیمت، معمولا نقش ویژهای در تبلیغات نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری داشته است. این بار نیز نامزدهای ریاستجمهوری چهاردهم از «خودرو» غافل نشدند و بیشتر آنها در مناظرهها، گفت و گوها، سخنرانیها و اظهارنظرهای مجازی و خیابانیشان از برنامه خود برای رفع دغدغههای خودرویی ایرانیها گفتند.
با وجود وعدههای جذاب بیشتر کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، تقریبا هیچکدام از آنها برنامه مشخص و مدونی برای انجام اصلاحات موردنیاز بخش «خودرو» ارائه ندادند و عمدتا از مسیر وعدههای جذاب سعی کردند دل مخاطبان خود را با «خودرو» ببرند.
از آزادسازی کامل واردات خودرو حتی دستدومها گرفته تا خروج دولت از خودروسازی و تولید محصولات باکیفیت، همه جزو وعدههایی است که نامزدهای ریاستجمهوری چهاردهم بر آنها تاکید کردند، بیآنکه برنامه مشخصی برای تحقق اهداف خود اعلام کنند.
در واقع هرچند وعدههای خودرویی کاندیداها جذاب است و بخش مهمی از دغدغههای شهروندان در این حوزه را پوشش میدهد، اما مساله اینجاست که برنامه و مسیر مشخصی برای تحقق آنها اعلام نشده است. تولید خودروی باکیفیت، آزادسازی کامل واردات خودرو، واردات خودروهای دستدوم، ایجاد رقابت در بازار و حذف رانت و مافیا، از جمله وعدههای نامزدهای پاستور به مصرفکنندگان خودرو است. آنها همچنین به طور غیرمستقیم وعدههایی را به بخش تولید دادهاند، از جمله حذف قیمتگذاری دستوری و خروج دولت از خودروسازی.
نگاهی به این وعدهووعیدها نشان میدهد بخش زیادی از چالشهای صنعت و بازار خودروی کشور در آنها پوشش داده شده است. به عبارت بهتر، نامزدهای پاستور مرحله شناخت نقاط ضعف خودروسازی را به خوبی پشتسر گذاشتهاند، چه آنکه اگر این چالشها رفع شوند، هم مصرفکنندگان و هم تولیدکنندگان خودرو تا حد زیادی راضی خواهند شد.
اما آیا وعدههای نامزدهای ریاستجمهوری به همان سادگی که بیان میشوند، قابل تحقق هم خواهند بود؟ آیا هیجان نامزدها در بیان چالشها و حل آنها در دولتشان، ادامهدار خواهد بود یا پس از حضور در پاستور، قول و قرارها به دست فراموشی سپرده خواهند شد؟
اگر فرض را بر این بگیریم که نامزدها در حل چالشهای صنعت و بازار خودرو واقعا مصمم هستند و هر یک از آنها که راهی پاستور شود، عزم خود را برای این هدف جزم خواهد کرد، آیا باز هم میتوان به تحقق تماموکمال وعدهها امیدوار بود؟
پاسخ به این پرسش در گرو تحلیل منطقی از وضع فعلی صنعت و بازار خودروی کشور است. خودروسازی ایران در حال حاضر با چالشهای بزرگی از جمله تحریم، قیمتگذاری دستوری، نفوذ و دخالت دولت در امور و تصمیمات شرکتی، نارضایتی عمومی از کیفیت و قیمت و... روبهروست. در بازار خودرو نیز سفره رانتی گسترده پهن است و بین عرضه و تقاضا (بهخصوص به دلیل وجود تقاضای کاذب) همخوانی لازم وجود ندارد، ضمن آنکه رقابت خاص و اثرگذاری هم به چشم نمیآید.
بنابراین رئیسجمهور چهاردهم که قرار است چنین صنعت و بازار خودرویی را تحویل بگیرد، کار بسیار سختی برای حل چالشهای موجود خواهد داشت، مخصوصا اینکه از یک سو با مشکل تحریمهای بینالمللی و دور ماندن از تکنولوژی و فناوریهای روز مواجه است و از سوی دیگر برای انجام اصلاحاتی مانند حذف قیمتگذاری دستوری، موضع منفی بسیاری از شهروندان را در مقابل خود خواهد داشت. نکته دیگر اینکه رئیسجمهور چهاردهم برای برقراری تعادل بین واردات و حمایت از تولید داخل نیز کار بسیار سختی خواهد داشت و عمل به وعده «آزادسازی کامل واردات خودرو» هم با توجه به مخالفان قوی و مشکلات ارزی کشور هرگز سهل نیست.
در مجموع به نظر میرسد وعدههای خودرویی نامزدهای ریاستجمهوری چهاردهم، جدا از اینکه بیشترشان رنگ و لعاب پوپولیستی دارد، فاقد برنامهریزی و مسیر مشخص نیز هست. از همین رو، تحقق تماموکمال این وعدهها توسط هر یک از شش کاندیدای ریاستجمهوری که راهی پاستور شود، بعید به نظر میرسد، مگر آنکه در کنار عزم و اراده جدی دولت چهاردهم، برنامهریزی قوی و منطقی نیز در نظر گرفته شده و ابزار لازم و کافی برای رفع چالشها فراهم شود.
اظهارنظرهای خودرویی نامزدها
اما مرور اظهارنظرهای خودرویی نامزدهای ریاستجمهوری چهاردهم نشان میدهد کلیدواژههای اصلی آنها در این حوزه مواردی مانند «واردات خودرو»، «تولید محصول باکیفیت»، «خروج دولت از خودروسازی» و «حذف قیمتگذاری دستوری» است.
کاندیداها همچنین مستقیم و غیرمستقیم بر این نکات تاکید میکنند که خودروسازی ایران دارای نقاط ضعف زیادی است، از رانت بهره میبرد، رقابتی و مشتریمدار نیست و در فضایی نسبتا انحصاری قرار دارد.
در این بین، یکی از نامزدها مدافع «واردات خودرو و ایجاد رقابت در بازار» و مخالف «تصدیگری دولت در خودروسازی و قیمتگذاری دستوری» است. وی وعده داده که چالش خودروهای قدیمی [ضعف دسترسی بسیاری از شهروندان به خودروهای جدید] را با واردات حل خواهد کرد.
وی همچنین موافق واردات خودروهای کارکرده است، چه آنکه گفته «با توجه به وضع ارز امروز کشور به جای خرید خودروهای نو میتوان مدلهای پنج سال کارکرده را که دارای استانداردهای لازم است وارد کرد».
در واقع به نظر میرسد این نامزد، واردات خودروهای کارکرده را اقتصادیتر و بهصرفهتر از مدلهای نو میداند.
این کاندیدای ریاستجمهوری همچنین اخیرا بهصراحت گفته که «خودروسازان ایرانی خودروساز نیستند و خودروساز هم نخواهند شد».
اما کاندیدای دیگر که مخالف «قیمتگذاری دستوری»، «عرضه خودرو در بورس» و «واردات خودرو» است، اخیرا مخالفت خود با ورود خودروهای دستدوم را هم اعلام کرده است. وی با طرح این پرسش که «آیا واردات خودروهای دستدوم برازنده جامعه ایران است»، بهنوعی کمبود ارز را مانع واردات خودرو دانسته است.
وی همچنین تاکید کرده که اگر قرار است بنزین گران شود، باید خودروهایی وارد کرد که مصرف آنها پایین باشد.
دیگر کاندیدای ریاستجمهوری، گفته که مخالف «قرعهکشی خودرو» است و میخواهد مقابل مافیای خودرو بایستد. وی مدافع واردات خودروهای نو و کارکرده است، ضمن آنکه وعده واگذاری سهام دولتی خودروسازان به مردم را داده است. او همچنین از واردات خودروهای برقی و تولید مشترک آنها با خودروسازان جهان صحبت به میان آورده است.
دیگر کاندیدای ریاست جمهوری خود را مدافع «واردات خودرو» معرفی کرده و میگوید خودروهای برقی (وارداتی) برای مردم بسیار ارزان از آب درمیآید.
همچنین نامزد دیگر در قالب یک بنر شهری هدف خودرویی خود را اعلام کرده است. وی گفته «میدانم خودروی باکیفیت نباید یک آرزو باشد، قرار ما تولید خودروی باکیفیت».
در نهایت نامزد دیگر که خودروی تیبای وی با پلاکهای مختلف حاشیهساز شده، خود را مدافع «حمایت مشروط از خودروسازی» و مخالف «مونتاژ» میداند.