عدم حضور دیگر شرکای برجام شرایط متفاوتی فراهم کرده است و دیگر سهم خواهان بینالمللی حاضر نیستند که از آینده بینصیب بمانند بنابراین در بزنگاههای مختلف فشارهای خود را اعمال میکنند. صنعت خودرو ایران سمبل معادلات سیاسی در ایران است. بعد از برجامِ ناکام، طرفهای غربی بهطور مشخص نماینده غربیها در بازار ایران یعنی فرانسویها برگشتند و برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی وارد شراکت و سرمایهگذاری و خرید ملک و کارخانه شدند.
بعد از ورود ترامپ به کاخ سفید و فعلوانفعالات گسترده پس از برجام احساس کرد سرش بیکلاه مانده و چارهای ندید در معادلات پیچیده موجود جز این که صورتمسئله را پاک کند و از ضربالمثل معروف ایرانی، «دیگی که برای من نجوشد....» استفاده کند و مثل قلدران بازیهای دوران کودکی کل بازی را به هم بزند.
پیچیدگیهای انتخابات ریاست جمهوری ایران و آمریکا و نیز نزدیکی زمان برگزاری آن شرایط پیچیدهای فراهم کرده که هیچچیز قابل پیشبینی نیست. در این شرایط پیچیده صنعت خودرو ایران نیز درگیر خواهد ماند. اگر قرار باشد بازگشت به برجام به هر شکلی و با هر رئیسجمهوری در ایران برقرار شود آنوقت باید منتظر تغییراتی در صفحه شطرنج صنعت خودرو ایران باشیم.
ایرانیها که نتوانستند بهدرستی تعامل مهندسیشدهای در روابط خودرویی با چینیها طراحی کنند و امروز شاهد وضع اسفناک همکاری صنعت خودرو دو کشور هستیم نمیتوانند این رویه سراسر غلط را اینگونه ادامه دهند. تیراژهای چند هزار دستگاهی دهها شرکت بادهها شرکت چینی قطعاً سرانجامی برای مردم و دولت جز افزایش نارضایتی به همراه نخواهد داشت و هیچ کمکی به تولید ناخالص داخلی نخواهد کرد.
دولت بعدی که نمیتواند با مدلهای قهری و حذفی وارد میدان اصلاحات صنعت خودرو شود پس چاره کار تنها اصلاح بنیادی مالکیت دو خودروساز فتنه ساز مملکت است تا با مکانیزم بازار، بازیگران کوچک شکلگرفته و هزینهساز کمکم الک شوند و شاهد ساختار مدرن یک دست بخش خصوصی برای رقابت درصحنه صنعت خودرو باشیم.
تلاشهای دولت قبلی برای این هدف به نقطه پایانی رسیده بود و دولت جدید برای پایان مدیریت غلط صنعت خودرو تنها یک جلسه پایانی با سران سه قوه پیش رو دارد. نتیجه این جلسه سرنوشت صنعت خودرو ایران را قطعاً تغییر خواهد داد و شاهد سرفصل تازهای در مواجه مردم به خصوصی طبقه متوسط جامعه و صنعت خودرو خواهیم بود. به نظر میرسد اینکه رئیسجمهور بعدی کیست و از کدام اردوگاه است در مسیر در پیشگرفته حاکمیت نخواهد داشت، چون راهی جز این برای نجات باقی نمانده است.