روحانی و ترامپ هر دو خواسته یا ناخواسته صنعت خودرو ایران را وارد دوران جدیدی کردند. روحانی به بهانههایی که ریشهاش فساد افسارگسیخته بود دروازههای واردات خودرو را بست و ترامپ هم سنگینترین تحریمهای تاریخ صنعت خودرو دنیا را بر مردم ایران تحمیل کرد. هر دو تصمیم یک نتیجه داشت و اینکه چینیها آخرین میخهای تابوت صنعت خودرو اروپایی در ایران را آسودهخاطر و محکم بکوبند.
امروز شش سال از تصمیم روحانی و ترامپ گذشته و صنعت خودرو ایران آلبومی رنگارنگ از تولیدات خودرو چینیهاست که از خودرو سواری تا انواع خودروی تجاری را در آن میتوان یافت تا آنجا که مدلهای بسیاری از آن در خود چین هم نمیتوان یافت.
زمانی که قیمت یورو هنوز از سی هزار تومان هم نگذشته بود خودروسازان اروپایی در محافل خصوصی این بود دیگر محصولات ما توان رقابت در بازار ایران را ندارند و باید با این قیمتها و سقوط توان خرید مشتریان ایرانی با این بازار خداحافظی کنیم و این دقیقاً زمانی بود که برای اولین بار در تاریخ پس از انقلاب خودروسازان اروپایی در ایران کارخانه خریدند و شرکتهای مشترک را خلق کردند و جدی گرفتند و بهاصطلاح عامیانه خودشان را خیس کردند . از پژو ، رنو ، سیتروئن فرانسویها تا فولکسواگن آلمانی جانانه وارد میدان شدند تا دوران تازهای برای حضورشان در بین مشتریان ایرانی خلق کنند. جنگ اصلی اما از آن رنویی ها بود که درنبردی سنگین با چینیها بر سر خرید و تملک بزرگترین خودروسازیها جنگید اما در پایان قافیه را به آنها باخت و نتوانست دوران تازه خود در پسابرجام را جشن بگیرد. کشمکشی عجیبوغریب که در آن روزهای پرهیجان حتی نعمت زاده چغر هم نتوانست رنویی ها را در ایران صاحب کارخانه مستقل کند و شکست خورد . دلیل دشمنی با رنویی ها در قیاس با پژو و سیتروئن این بود رنویی ها از قبل زیرساختهای محکمی برای شتاب در تولید و کسب تیراژهای رؤیایی در بازار ایران را فراهم کرده بودند بنابراین مافیای شکلگرفته داخلی و خارجی تمام تلاشش را کرد رنو حتماً به اهداف خود دست پیدا نکند.
قطعاً در تاریخ از آن روزهای عجیبوغریب بسیار خواهد نوشت ولی بهصراحت با فساد یا بی فساد مانع حرکت رنویی ها برای تملک خودروسازی مستقل از دو شریکش یعنی ایرانخودرو و سایپا شدند و در این راستا عدهای هم منافع آیندهشان درخطر میافتاد و قطعاً آنها هم مخالف واگذاری دارایی موجود به فرانسویها بودند و ادعایشان این بود اگر رنویی ها مرد هستند از صفر کارخانه بسازند . امروز میدانیم این طیف هم خواسته یا ناخواسته به ناکامی رنویی ها در پسابرجام کمک شایانی کرد.
بنابراین در دو تصمیم تاریخی راجع به صنعت خودرو ایران هم روحانی و هم ترامپ نقش بیبدیلی بازی کردند و فرصت لازم برای چینیها فراهم شد تا قدرت بیبدیل خود در صنعت خودرو ایران را کسب کنند و امروز همان روز است که دیگر اروپاییها هیچ شانسی برای بازگشت آرزوهای خود در ایران را ندارند .
از یک سال پیش که واردات برندهای اروپایی از چین جدی شد و زمزمه تغییر شریک تجاری خصوصی رنو بر سر زبانها افتاد تا چند ماه پیش که در کوچه و خیابان میشد پیشنهاد پژوهای چینی برای تولید در ایران را شنید فقط یک واقعیت به ذهن متبادر میشد و آن اینکه شرکای سابق اروپایی بازگشت مستقیم خود به خطوط تولید خودروسازان ایرانی را دستنیافتنی دیدهاند و این رؤیا را برای همیشه باید فراموش کنند . حتی با تحولات سیاسی پیش رو و بهشرط ثبات چینیها در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی این واقعیت تداوم خواهد داشت .
اروپاییها برای حفظ بازارهای داخلی خود در برابر تهاجم چینیها به برهم زدن قواعد تجارت جهانی روی آوردهاند بازاری مثل کشور ما که برایشان ازدسترفته مطلق تلقی میشود بنابراین تصمیم گرفتهاند چشمها را بشویند و ذهنها را از گذشته پاک کنند و راهحل ماندن به حداقل سود حتی با شرکای چینیشان در بازار ایران را در پیش گیرند .
قطعاً با شروع یک نمونه از این مدل جدید حضور باقی اروپاییها هم ترسشان خواهد ریخت و تولید در ایران را با کمک شرکای چینیشان آغاز خواهد کرد و این مسئله در سال 1403 پایهگذاری خواهد شد و سال آینده این مدل حضور اروپاییها در بازار ایران توسعه پیدا خواهد کرد .
همین هفته اولین مورد این رویکرد جدید به رسمیت خواهد پیوست و یکی از بازیگران اروپایی بازار ایران ، تولید محصولاتش را با شریک چینیاش در ایران رونمایی خواهد کرد.