رفتار ناشی از ترس سیاسی باعث شد بانیان نسل اول خودروسازی پس از جنگ حتی تا امروز جرئت اعلام اشتباه تاریخی خود مبنی بر اینکه ما توسعه صنعت خودرو با مالکیت دولتی را با شتاب ادامه دادیم را نداشته باشند و تکرار این نکته که این راه درست بود را باید نشانهای از عدم قبول شکست مدیران نسل اولی صنعت خودرو پس از جنگ دانست. حال همین افراد با انتخاب پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور جدید این روزها در حوالی پاستور آفتابی شدهاند و قصد دارند دوباره صنعت خودرو را بر ریل اشتباه و غلط دولتی مدیریت کنند. قصه امروز ما این نیست.
روایت ما نتایج گسترده ناتوانی حاکمیت در تعیین تکلیف مالکیت صنعت و شکلگیری دهها خودروساز کوچک است که قطعاً در آیندهای بسیار نزدیک دچار چالشهای ساختاری پس از اصلاح مالکیت دو خودروساز بزرگ خواهند شد. در همین شیوه غلط شانسهای دیگری وجود داشت که چون دولتها منفعلانه در برابر همه چالشها (اگر چالشها را بشناسند) رفتار میکنند توان پیدا کردن راههای کمهزینه را هم ندارند.
دهها خودروساز کوچک در سراسر ایران شکلگرفته که باعث آسیبهای فراوانی بهکل ساختار و جایگاه این صنعت در طی سه دهه گذشته شده است. خودروسازهایی که در افکار عمومی مونتاژ کنندههایی هستند که تنها ارزشافزودهشان پیچ کردن قطعات منفصله یک خودرو به یکدیگر است بدون آنکه ساختار داخلی سازی قطعات خودرو را ایجاد کنند.
اگر ایران خودرو و سایپا که قصهای متفاوت دارند را جدا کنیم تنها گروه بهمن با پشتوانه کروز و زنجیره تأمین قطعات آنتوان بالقوهای برای بالا بردن میزان داخلی سازی قطعات محصولات خود را دارد. در کنار بهمن، کرمان خودروییها طی دو دهه گذشته تلاش کردهاند زیرساختهای اولیه برای بالا بردن میزان ساخت داخل قطعات خود را فراهم کنند که قطعاً موفقیت آنها هم کافی نیست و تلاش شبانهروزی آنها برای رسیدن به استاندارد مطلوب ادامه دارد . باقی بهاصطلاح خودروسازان موجود در کشور فرسنگها با داخلی سازی قطعات خودرو فاصلهدارند که تا به امروز تلاش کردهاند به اشکال مختلف و به دلایل بسیار فقط چارچوبهای قانونی را رعایت کنند و یا در تلاش هستند با رسیدن به تیراژ مطلوب شانس داخلی سازی را بالا ببرند. ارزیابی روزهای بحران ارزی صنعت خودرو نشان میدهد هیچ نتیجه مثبتی برای بالا بردن میزان ساخت داخل قطعات خودروهای تولیدی این دسته از خودروسازان حاصل نشود و دستکاری ضرایب تعرفهای ورود قطعات CKD نیز قطعاً با لابیهای مختلف به نفع این جریان پیش رفته است.
پس از کروز که بافاصله پیشتاز این عرصه است هلدینگ فرزانگان دومین عضو خانواده قطعهسازی خودرو ایران است که قرار است بنبستهای توسعهای را با شروع ساخت خودرو و رشد سریع ساخت داخل محصولات خودرویی خود جبران کند و تمام دانش فنی و تجربیات بخش قطعهسازی گروه فرزانگان در صنعت قطعهسازی را در مسیر رویای خودروساز شدن به کار بگیرد. این گروه در حالی وارد بازار خودروسازی شده است که زیرساختهای اولیه زنجیره تأمین و فروش را در گروه خود تجربه کرده و در صورت بهرهمندی از انتخاب درست محصولات و منابع انسانی توانا و امتحان پس داده در صنعت خودرو ایران جایگاه قابل قبولی را در پنج سال آینده صنعت خودرو کسب کند.
تولد هویتی به نام PMG مخفف Persia Mobility Group دقیقا در راستای خلق راهبرد تازه این گروه برای آینده است.
بازسازی هویتی درون گروه پرشیا برای جا دادن آرزوهای بزرگی است که بعد از تجربههای بسیار حاصلشده و قطعاً برای ساختن این آرزوها نیازمند نیروهای زبده و کارآمد در همه بخشهای لازم جهت توسعه است.
فرماندهی تازه گروه PMG درصدد استفاده از همه تجربیات بخشهای مختلف صنعت خودرو برای رسیدن به آرزوهایی است که قطعاً بدون کار طاقتفرسا و برنامهریزی دقیق دستیافتنی نیست .
همزمانی اصلاحات و توسعه یک مأموریت سخت برای مجموعهای با مأموریتهای متفاوت قطعاً نیازمند تمرکز ویژهای است.
گروه PMG توانایی بالقوه رشد پایدار در حوزه خودروسازی حتی پس از خصوصیسازی دو خودروساز بزرگ کشور را بیشتر از سایر بازیگران بازار خواهد داشت اگر موفق شود ابزارهای لازم که مهمترین آن ترکیب مناسب و توانای منابع انسانی است را فراهم کند.
جنگ آینده بازار خودرو ایران دیدنی خواهد بود و قطعاً پس از خصوصیسازی، جنگ بقا بازیگران کوچک دردناک است. هر که در فرصتهای اندک باقیمانده زیرساختهای لازم در همه بخشها را متوازن فراهم کند شانس بقای بیشتری خواهد داشت وگرنه پنج بازیگر بزرگ فعلی بازار برای ردههای بعدی شانس نفس کشیدن نخواهند گذاشت.