قطعا اولین پرسشی که در ذهن مخاطب ایجاد می شود، این است که: برند دایون میان این همه برند شناخته شده چینی و زیرمجموعه های آنها چه جایگاهی دارد؟
آیا دایون که قرار است شاسی بلند Y5 آن به قیمت حدود 900 میلیون تومان (البته به این عدد، هزینه های شماره گذاری و مالیات نیز اضافه خواهد شد که به این ترتیب، بهای این خودرو در حدود 1 میلیارد تومان برای مشتریان می شود) در بازار ایران عرضه شود، می تواند انتخابی مناسب و شایسته مصرف کننده ایرانی باشد؟!
این پرسشی است که در ادامه به جستجوی پاسخ هایی برای آن خواهیم بود.
پیش از هر چیز باید نگاهی به سابقه برند دایون داشته باشیم. دایون در سال 1987 تاسیس شده و دفتر مرکزی آن در یانچنگ چین قرار دارد. در رابطه با حوزه فعالیت این کمپانی، ویکیپدیا آورده است: تولید کامیون، موتورسیکلت، پیشرانه و سرمایه گذاری در بخش املاک.
در وب سایت رسمی دایون نیز آنچه که بیشتر جلب نظر می کند، بنرهای مربوط به خودروهای سنگین و نیمه سنگین این کمپانی است که در مدل های مختلف معرفی شده اند.
پیدا کردن اثری Y5 در وب سایت رسمی دایون در نوع خود یک چالش بسیار بزرگ است اما اگر از مسیر گوگل نیز نام کامل این خودرو Dayun Y5 را به انگلیسی جستجو کنید بازهم به نتیجه خاصی دست نخواهید یافت و جالب آنکه تعداد نتایج وب سایت های فارسی که خبر تولید این خودرو در ایران را منعکس کرده اند بیشترین قسمت صفحه نتیجه جستجو را به خود اختصاص می دهد.
با توجه به ناکامی در جستجوی تصاویر Y5 از گوگل، سراغ تصاویری می رویم که ظاهرا در ایران ثبت شده و توسط سایت های داخلی منتشر شده اند.
Y5 در ارائه طراحی جدید و بروز کاملا ناموفق عمل می کند. این خودرو در بخش دماغه عملا یک یادگاری از دو دهه قبل است. چراغ های اصلی جلو الگوی بسیار ساده و معمولی دارند، حتی گرافیک داخلی آنها نیز چیز جدیدی برای ارائه ندارد. قسمت جلوپنجره نیز کاملا به عناصر کرومی متوسل شده تا شاید جاذبه ای برای مخاطب ایجاد کند.
درپوش موتور نیز با توجه به ضعف شدید طراحی دماغه نمی تواند میزبان هودلاین های(خطوط روی درپوش موتور) اثر گذار باشد و در نهایت این قسمت از خودرو با یک سپر حجیم اما بسیار ساده جمع و جور شده است.
در نمای جانبی اولین چیزی که در ذوق مخاطب می زند فاصله زیاد بین چرخ ها و خط آغاز گلگیر است که ممکن است طرفداران این خودرو چنین شرایطی را به آفرودی بودن ماجرا ربط دهند اما به هر ترتیب این رینگ ها برای خودرو بسیار کوچک هستند و به هیچ عنوان برای رانندگی باثبات به ویژه در پیچ ها قابل اعتماد نخواهند بود.
پس به آن 1 میلیارد تومان باید هزینه 4 حلقه لاستیک و رینگ بزرگ تر را نیز اضافه کنید.
بهترین نمونه این سبک از طراحی شاسی بلند(ساده، مرتفع و آفرودی) را باید تویوتا لندکروز سری80 بدانیم که در فاصله سال های 1989 تا 1998 روی خط تولید قرار داشت و چنان اثری بر بازار جهانی خودرو گذاشت که هنوز هم هواداران سرسخت خود را دارد.
در نمای جانبی اثری از خط شانه قوی و یا تفاوت سطح ایجاد شده روی بدنه وجود ندارد تا اینجا نیز همانند دماغه یک حجم تخم مرغی را مشاهده کنیم که اثری از جذابیت محصولات روز در آن مشاهده نمی شود.
در اطلاعات موجود اشاره شده که خودرو برابر با 4771 میلیمتر در طول، 1870 میلیمتر در عرض و 1828 میلیمتر در ارتفاع توسعه یافته و فاصله بین محورهای آن نیز برابر با 2790 میلیمتر است.
طراحی ستون آخر که مهمترین عنصر حاضر در آن به نوار کرومی اطراف شیشه ها مربوط می شود کاملا آمبولانسی و خارج از رده محسوب می شود که بازهم در نمونه های برتر بازار جهانی و حتی چینی های پرفروش دیگر وابستگی به چنین الگویی مشاهده نمی شود.
در فضای داخلی کابین، مستقیم سراغ مهمترین قسمت یعنی کنسول اصلی جلو می رویم. همانطور که در تصاویر مشاهده می کنید تقریبا تمامی بخش ها از پلاستیک سخت تولید شده که عملا هیچ حسی از کیفیت را منتقل نمی کند. فرمان نیز شرایط مشابهی دارد، به ویژه قسمت مرکزی که آن هم کیفیت پایین پلاستیک را کاملا نشان می دهد.
طراحی نشانگرهای اطلاعات کیلومتر شباهت زیادی به جک اس5 دارند. کنسول میانی نیز از پلاستیک مشکی براق استفاده شده که به شدت جذاب اثر انگشت است. در مجموع می توان گفت این کنسول کمترین اثری از طراحی روز و کیفیت مواد اولیه را همراه خود ندارد.
قسمت تنظیمی سیستم تهویه و نمایشگر بسیار کوچک آن نیز از ضعیف ترین قسمت های کنسول اصلی است.
از امکانات کابین به مواردی مانند: نمایشگر 8 اینچی لمسی سیستم سرگرمی(نوع نمایشگر مشخص نشده)، کروز کنترل، دوربین عقب، روکش چرمی غربیلک فرمان و صندلی ها، آینه الکتروکرومیک، سیستم ورود بدون کلید، سانروف، دکمه استارت، گرمکن آینه های جانبی، جی پی اس، سیستم صوتی با 8 بلندگو و بلوتوث اشاره شده است.
در بخش ایمنی نیز مواردی مانند: ای بی اس، ایی بی دیی، پایداری الکترونیکی و کیسه هوا برای ردیف جلو اشاره شده است.
برای پیشرانه (موتور خودرو) از نمونه 4 سیلندر توربوشارژ 2 لیتری استفاده شده که 202 اسب بخار خروجی و 280 نیوتن متر گشتاور دارد. این مجموعه با جعبه دنده اتوماتیک 6 سرعته هماهنگ می شود. انتقال نیرو نیز از طریق دو دیفرانسیل انجام می شود.
در برخی از منابع به استفاده از شاسی یکپارچه و حضور دو دیفرانسیل اشاره و تاکید شده بود که در نهایت این خودرو را به یک انتخاب مناسب برای آفرود مبدل می کند!
در رابطه با ویژگی آفرود باید به وزن Y5 اشاره کنیم که ظاهرا نزدیک 2 تن (1995 کیلوگرم) است. حالا این حجم 2 تنی با یک موتور توربو 200 اسب بخاری که عملکرد آن در شرایط فشار منطبق بر تست های استاندارد بین المللی مشخص نیست، چگونه می تواند امتیازی برای خرید محسوب شود مشخص نیست!
جالب آنکه شاسی مونوکوک در جدیدترین و پیشرفته ترین محصولات خودرویی جهان با استفاده از مواد فوق سبک و بسیار مقاوم تولید می شود و عاملی برای مهندسی وزن و افزایش تمامی شاخص های بهبود دهنده بهره وری پیشرانه است حال اینجا چگونه شاسی یکپارچه وزن 2 تنی را برای آفرودر به ارمغان آورده، پاسخی روشن و بسیار ساده دارد!
در پایان باید گفت: درست است بسیاری از خودروسازان مطرح جهانی به دلیل وجود تحریم های ظالمانه غرب از همکاری با شرکای ایرانی انصراف داده و تنها چین به عنوان یک شریک تجاری در این بازار مانده است اما در همین خودروسازان چینی هم همان طور که در ابتدای مطلب اشاره شد برندهای مطمئن و خوبی هستند که می توانند در ایران فعالیت کنند.
انتخاب برندهای بی نام نشان خارجی توسط شرکت های داخلی برای شراکت ،درکنار ارائه سرویس های خدمات پس از فروش که هنوز کیفیت آن معلوم نیست نه تنها در شان و شخصیت مشتریان ایرانی نیست بلکه باعث می شود تا در صورت خرابی خودرو و یا نیاز به تعویض یک قطعه به دلایل مختلف از جمله تصادف مشتریان در بازار سرگردان شده و علاوه بر پرداخت هزینه های گزاف نارضایتی خریداران را نیز در پی داشته باشد.